یکی از اولین مفاهیمی که هر تریدر باید با آن آشنا شود مدیریت ریسک و سرمایه در فارکس است. مدیریت ریسک شامل شناخت ریسکهای معامله و تلاش برای کاهش آنها میشود. ریسک همواره بخش جدایی ناپذیری از معاملات اقتصادی بوده و هست. حتی در اشکال ابتدایی اقتصاد مانند مبادلات کالا با کالا، ریسک و مدیریت آن یک مفهوم مهم برای معاملهگران محسوب میشد.
معاملهگران برای کنترل ریسک معاملات خود میتوانند از تکنیکهای مختلفی استفاده کنند. این تکنیکها شامل پذیرش، به اشتراک گذاری، انتقال و کاهش ضررهای احتمالی معامله میشوند.
مدیریت ریسک یک مبحث به شدت گسترده است که میتواند در تمام بازارهای مالی استفاده شود. با این حال، برای کنترل ریسک معاملات هر بازار تکنیکهای خاصی به کار میرود. برای مثال، کنترل ریسک در فارکس مبحثی است که نیازمند توجه ویژه و تحقیق گسترده دارد.
در این مقاله به مدیریت ریسک و انواع آن میپردازیم. سپس فاکتورهای موثر بر این تاکتیک و کاربرد آن در بازار فارکس را بررسی میکنیم. با ما همراه باشید.
مدیریت ریسک چیست؟
مدیریت ریسک همان پروسه نظارت بر ریسکهای مالی مرتبط با سرمایهگذاری و دست و پنجه نرم کردن با آنها است. در بازارهای مالی, وقتی صحبت از مدیریت ریسک و انواع آن میشود منظور شناخت، تحلیل و پذیرش نااطمینانیهای تصمیمات سرمایهگذاری است.
به بیان دیگر، مدیریت ریسک زمانی اتفاق میافتد که یک سرمایهگذار به تحلیل زیانهای احتمالی معاملات خود پرداخته و پس از محاسبه آنها، واکنشهای مناسبی در جهت تحقق اهداف سرمایهگذاری و درجه تحمل ریسک خود نشان میدهد.
باید توجه داشت که ریسک بخش جداییناپذیر معاملات سرمایهگذاری است که همواره در مقابل درآمد احتمالی قرار میگیرد. همچنین، استراتژیهای مدیریت ریسک شامل اجتناب، به اشتراک گذاری، انتقال و کاهش ضرر میشوند.
مدیریت ریسک چگونه کار میکند؟
در معاملات مالی گوناگون، همانطور که نمیتوان سود را از زیان جدا کرد، هیچکس نمیتواند ریسک را از درآمد جدا کند. هر سرمایهگذاری حامل مقدار معینی ریسک احتمالی است. برخی از سرمایهگذاریها ریسک کمتر و برخی ریسک بیشتری دارند. کسب یک درک کامل از ریسک و انواع مختلف آن میتواند به سرمایهگذاران کمک کند تا فرصتهای سرمایهگذاری، انتخابهای خود و هزینهای که این انتخابها بر دوش آنها میگذارند را بهتر درک کنند.
در واقع میتوان مدیریت ریسک را به صورت پروسه شناسایی و تحلیل محل وجود ریسک و اتخاذ تصمیمات بالقوه درباره نحوه رسیدگی به آن تعریف کرد.
سرچشمه مدیریت ریسک به زمان اقتصاد تخاطری که در آن مبادله کالا با کالا وجود داشت برمیگردد. فرض کنید شخصی قصد داشت که گاو خود را با ۱۰ جعبه پرتقال مبادله کند. در این شرایط، اینکه هر یک از طرفین معامله خواستار بررسی کالای مورد شوند امر معقولی به شمار میرفت. این پدیده یکی از مثالهای پایه مدیریت ریسک است.
در ادامه متن به بررسی تعداد دیگری از مثالهای این امر مهم میپردازیم:
- ترجیح اسناد خزانه دولتی نسبت به اوراق شرکتی توسط سرمایهگذاران
- هج کردن ارز با مشتقات ارزی توسط معاملهگران و مدیران وجوه
- استفاده از ابزارهای مالی مانند اختیار معامله و معاملات آتی توسط بروکرهای بازار سهام
- استفاده از استراتژیهایی مانند پرتفوی متنوع، تخصیص مناسب داراییها و سایزبندی پوزیشنها برای کاهش ریسک یا مدیریت کارای آن
یک استراتژی مدیریت ریسک موفق نه تنها مقدار ضررهای احتمالی معامله را کاهش میدهد، بلکه از تحقق یافتن اهداف مالی معامله نیز اطمینان حاصل میکند. از سوی دیگر مدیریت ریسک ناقص میتواند به عواقب شدیدی برای شرکتها، اشخاص و حتی کل اقتصاد منجر شود. برای مثال، رکود بزرگ (The Great Recession) که در سال ۲۰۰۸ میلادی اقتصاد آمریکا را دچار هرج و مرج کرد، حاصل مدیریت ریسک ضعیف در بازار املاک بود.
پیش از وقوع این فاجعه اقتصادی، وام دهندگان پول رهن املاک را به افرادی با اعتبار بانکی ضعیف وام میدادند. شرکتهای سرمایهگذاری نیز به خرید و فروش مجدد این وامها در قالب اوراق قرضه با پشتیبانی رهنی (Mortgage-Backed Securities/ MBS) پرریسک به سرمایهگذاران میفروختند. این ضعف در مدیریت ریسک به نکول شدید در بازار املاک آمریکا انجامید و در نهایت اقتصاد جهانی را تحت تاثیر قرار داد.
تکنیکهای مدیریت ریسک در فارکس
در زیر، لیستی از رایجترین تکنیکهای مدیریت ریسک در فارکس برای شما آماده کرده ایم.
- اجتناب: یکی از مهمترین راهها برای مدیریت کردن ریسک سرمایهگذاری دوری کردن از آن است. برخی سرمایهگذاران تصمیمات خود را به هدف حذف کامل نوسانات و ریسک اتخاذ میکنند. برای این کار، فرد باید سرمایهگذاری خود را روی داراییهای انجام دهد که امنیت بالا و ریسک نزدیک به صفر دارند.
- پذیرش: این تکنیک معاملهگر را به پذیرش ریسکهای احتمالی و به رسمیت شناختن آنها به عنوان پایه ثابتی در بازارهای مالی تشویق میکند.
- به اشتراک گذاری: برای استفاده از این تکنیک، باید دو یا چند شخص حقیقی یا حقوقی توافق کنند که هر کدام درصدی از ریسک معامله را تقبل کنند. برای هر یک از طرفین این توافق، درصد ریسک پذیرفته شده از پیش تعیین شده است.
- انتقال دادن: ریسک معاملات میتواند از شخصی به شخص دیگر انتقال پیدا کند. برای مثال بیمه سلامت باعث انتقال ریسک پوشش هزینهها از شما به شرکت بیمه طرف قرارداد شما میشود.
- پیشگیری و کاهش ضرر: با استفاده از این استراتژی، شما روشهایی برای کاهش حداکثری زیان خود و جلوگیری از انشعاب آن به معاملات دیگر پیدا میکنید. این روش معقولتر و کاربردیتر از تلاش برای حذف کامل ضرر معاملات است.
باید توجه کرد که علی رغم بار معنایی منفی کلمه ریسک، ریسک یک بخش درهم آمیخته با دنیای سرمایهگذاری و غیر قابل تفکیک از کسب درآمد و سود است.
ارتباط مدیریت ریسک با نوسانات بازار
به طور کلی، میتوان ریسک سرمایهگذاری را برابر با انحرافات معامله از نتیجه مورد انتظار ما دانست. این انحراف ممکن است به طور مستقل یا مرتبط با سایر معیارهای بازار رخ دهد. سرمایهگذاران حرفهای غالباً پذیرای این حقیقت اند که نتیجه تحقق یافته سرمایهگذاریشان دارای مقداری انحراف از نتیجه اولیه مد نظرشان خواهد بود. این انحراف ممکن است در جهت مثبت یا منفی رخ دهد.
از سوی دیگر، قابل حدس است که برای افزایش درآمد، ریسک معامله نیز باید زیاد شود. همچنین ریسک بالاتر ارتباط مستقیمی با نوسانات بیشتر دارد. حال باید توجه داشت که سرمایهگذاران اغلب به دنبال راههایی برای کاهش نوسانات بازار هستند که گاهاً جستجوی آنها با موفقیت مواجه میشود. با این حال، تا به امروز هیچ روش قطعی ای برای کاهش نوسانات بازار پیدا نشده است.
حال، مسئله ای که بیان میشود این است که سرمایهگذار باید در مدیریت ریسک خود با چه مقدار نوسانات بازار کنار بیاید؟ این پدیده تنها و تنها به تحمل ریسک خود سرمایهگذار وابسته است. تحمل ریسک نیز خود بر اساس اهداف سرمایهگذاری مشخص میشود.
یکی از رایجترین معیارهای اندازهگیری ریسک مورد استفاده انحراف استاندارد نام دارد. انحراف استاندارد به طور آماری پراکندگیهای حول یک محور مرکزی را اندازهگیری میکند.
اما انحراف استاندارد چگونه میتواند به معاملهگر کمک کند؟ برای مثال، متوسط بازگشت سرمایه (Return on Investment/ ROI) و انحراف استاندارد آن در یک دوره زمانی مشخص را در نظر بگیرید. توزیع نرمال نشان میدهد که بازگشت سرمایه متوسط ۶۷ درصد اوقات به اندازه یک انحراف استاندارد و ۹۵ درصد اوقات به اندازه دو انحراف استاندارد از میانگین فاصله دارد. این تفسیر یک ارزیابی عددی از ریسک را در اختیار سرمایهگذاران قرار میدهد اگر این ریسک از نظر مالی و روانشناختی برای سرمایهگذار قابل هضم باشد، میتواند سرمایهگذاری کند.
روانشناسی مدیریت ریسک
در اقتصاد رفتاری به تفاوت در دیدگاه افراد نسبت به سود و ضرر میپردازیم. در سال ۱۹۷۹، آموس تورسکی و دانیل کانمن شاخه جدیدی از اقتصاد رفتاری را بنا نهادند. مهمترین تئوری این شاخه تئوری چشم انداز یا تئوری دورنما (Prospect Theory) نام دارد. در تئوری دورنما، بیزاری سرمایهگذاران نسبت به زیان مشاهده و بررسی میشود. تورسکی و کانمن متوجه شدند که درد روانشناختی سرمایهگذاران در هنگام ضرر کردن در معاملاتشان تقریباً دو برابر لذتی است که از کسب سود تجربه میکنند.
سرمایهگذاران اغلب میخواهند ضررهای ناشی از سرمایهگذاری و میزان انحراف بازدهی دارایی از نتیجه مورد انتظار خود را بدانند. در همین راستا، شاخص ارزش در معرض خطر (Value at Risk/ VaR) معرفی شد. این شاخص به محاسبه سطح دقیق ریسک مالی و کشف ظرفیت بالقوه ضرر میپردازد. در محاسبه شاخص VaR، عواملی مانند مقدار ضرر سرمایهگذاری و درصد اطمینان سرمایهگذار در یک دوره زمانی تعریف شده موثرند. درصد اطمینان یک احتمال است که بر اساس ویژگیهای آماری سرمایهگذاری و شکل نمودار توزیع آن تعریف میشود.
همچنین، باید توجه کنید که شاخص VaR نمیتواند دادههای پرت را توصیف کند. برای مثال، اتفاقی که در سال ۱۹۹۸ برای (Long-Term Capital Management (LTCM که یک شرکت مدیریت سرمایه بود افتاد قابل توصیف با VaR نیست. دلیل اصلی این اتفاق نکول گسترده دولت روسیه در پرداخت بدهیهای مربوط به دوران شوروی بود که صندوق سرمایهگذاری این شرکت را تا مرز ورشکستگی پیش برد.
LTCM در آن زمان، معاملاتی به ارزش یک تریلیون دلار و با لوریجهای بسیار بالا داشت که در صورت شکست آنها، اقتصاد جهانی در معرض ریسک سقوط قرار میگرفت. برای حل این مشکل، دولت آمریکا یک وام ۳.۶۵ میلیارد دلاری را از ۱۴ بانک سرشناس آمریکایی برای پوشش ضررها تهیه کرده و به LTCM داد. این وام LTCM را قادر کرد تا از نوسانات بازار جان سالم به در برده و در اوایل دهه ۲۰۰۰ تسویه حساب کند.
معیارهای اندازهگیری ریسک
در این بخش میخواهیم به معیارهای اندازهگیری ریسک بپردازیم. به طور کلی، بر اساس شیوه سرمایهگذاری افراد، معیارهای اندازهگیری ریسک به دو دسته آلفا و بتا تقسیم میشوند.
بتا و سرمایهگذاری غیر فعال
افت سرمایه یا دراداون (Drawdown) یک کمیت اندازهگیری ریسک است که بر اساس ویژگیهای رفتاری دارایی تعریف میشود. افت سرمایه زمانی اتفاق میافتد که ارزش یک دارایی یا سرمایهگذاری پس از افزایش متوالی و رسیدن به قله ارزشی خود شروع به کاهش کرده تا زمانی که به پایینترین حد خود برسد.
در هنگام اندازهگیری دراداون تلاش ما بر این است که به سه مسئله بپردازیم:
- وخامت هر دوره کاهشی
- مدت زمان هر دوره
- میزان تکرار این دورهها
برای مثال در هنگام سرمایهگذاری در یک صندوق سرمایهگذاری مشترک، افراد مایلند بدانند که آیا بازدهی صندوق میتواند از شاخص S&P 500 جلو بزند یا خیر. در عین حال، سرمایهگذار مایل است تا از ریسک نسبی معامله نیز آگاه باشد که با ضریب بتا اندازهگیری میشود.
ضریب بتا (Beta) غالباً برای اندازهگیری ریسک سیستماتیک استفاده میشود و ریسک داراییهای مختلف را نسبت به یکدیگر میسنجد. برای مثال، یک ضریب بتای بزرگتر از یک نشان دهنده ریسک بیشتر بوده و یک ضریب بتای زیر یک ریسک و نوسان کمتر در بازار را نشان میدهد.
ضریب بتا ریسک یک سبد از سهام را نسبت به شاخص معیار نشان میدهد و به سرمایهگذاران کمک میکند تا ریسک و بازدهی سرمایهگذاری خود را محاسبه کنند.
شاخص بتا همچنین میتواند به سرمایهگذاران کمک کند تا با هر روش سرمایهگذاری که دارند موفق شوند. یک مدیر مالی که از استراتژی سرمایهگذاری غیر فعال استفاده میکند میتواند بازدهی پورتفوی خود را با پذیرش ریسک بیشتر و انتخاب داراییهایی با ضریب بتای بالاتر از ۱ افزایش دهد و برعکس.
آلفا و سرمایهگذاری فعال
اگر تنها عوامل موثر در بازدهی یک پورتفو خود بازار و ریسک سیستماتیک بودند، بازدهی آن پورتفو همیشه برابر با بازدهی بازار بود که بر اساس ضریب بتا تغییر یافته است. اما در واقعیت شرایط اینطور نیست. تنوع بازدهی معاملات و سرمایهگذاریها به علت فاکتورهای متنوعی اتفاق میافتد که لزوماً مربوط به ریسک بازار نیستند. مدیران سرمایهگذاری که استراتژی فعال را دنبال میکنند، به مقداری بازدهی اضافه بر عملکرد بازار میرسند.
از جمله تکنیکهای یک استراتژی سرمایهگذاری فعال میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
- تاکتیکهایی که از سهام استفاده میکنند
- انتخاب بخش یا کشوری که در آن معامله انجام میشود
- مدیریت ریسک در تحلیل فاندامنتال
- مدیریت ریسک در تحلیل تکنیکال
- سایزبندی پوزیشنها
آلفا معیاری برای اندازهگیری بازدهی مازاد است که مدیران سرمایهگذاری فعال به دنبال پیدا کردن آن اند. برای کسب بازدهی مازاد، سرمایهگذاران باید در معرض ریسک آلفا قرار بگیرند که برابر با احتمال شکست سرمایهگذاریها است.
در واقع آلفا را میتوان یک معیار برای سنجش موفقیت سرمایهگذاریها نسبت به شاخص معیار دانست. برای مثال، فرض کنید که میخواهیم عملکرد یک صندوق سرمایهگذاری را نسبت به شاخص بررسی کنیم. در صورت اینکه این صندوق بهتر از شاخص عمل کند، آلفای آن مثبت و در غیر این صورت، آلفای آن منفی میشود.
مثلاً، فرض کنید که یک مدیر وجوه بر این باور است که بازار انرژی آمریکا عملکرد بهتری از شاخص خواهد داشت و در نتیجه، وزن بیشتری از پرتفوی خود را به بازار انرژی اختصاص میدهد. با این حال، ممکن است تعدادی پدیدههای اقتصادی غیر منتظره باعث کاهش قیمت سهام انرژی شوند و این مدیر و معیار انتخابی او عملکرد پایینتری داشته باشد.
مدیریت ریسک در فارکس
بازار فارکس یکی از فعالترین و نقد شوندهترین بازارهای جهان به شمار میرود که در آن ارزهای مختلف به ارزش چندین تریلیون دلار معامله میشوند.
در دنیای مدرن امروز که اینترنت و معاملات آنلاین حرف اول را میزنند، سرعت بالای معاملات باعث میشود که ریسک آنها سریعا از کنترل خارج شود. در واقع، سرعت بالای تراکنشها، امکان پرداخت سریع و هیجان فزاینده معاملهگران به علت امکان درآمدزایی در تنها چند ثانیه میتوانند معاملات را از شکل یک رایزنی هوشمندانه به یک قمار پرخطر تبدیل کند. این موضوع باعث میشود که در بسیاری از موارد ترید کردن به جای سفته بازیهای مدبرانه به یک قمار سهل انگارانه تبدیل شود.
در هنگام معامله، سفته بازی با قمار تفاوت زیادی دارد. سفته بازی شامل مطالعه بازار و انجام معاملات ریسکی برای کسب سود در کوتاه مدت میشود، اما قمار اینطور نیست. در واقع تفاوت قمار و سفته بازی را میتوان در مدیریت ریسک دانست. وقتی شخص مشغول به سفته بازی است بر ریسک خود کنترل دارد؛ اما ریسک قمار کاملاً تصادفی و خارج از کنترل شخص است.
باید توجه داشت که داشتن یک ذهن سفته باز تنها به معاملات فارکس محدود نمیشود. حتی در بازی ورق نیز میتوان تفاوت یک فرد قمارباز و یک فرد سفته باز و نتیجههای بازی متضاد آنها را مشاهده کرد.
حال که با مفهوم کلی مدیریت ریسک در بازارهای مالی آشنا شدیم، بهتر است گریزی بزنیم به مدیریت ریسک در فارکس.
روشهای مدیریت ریسک در فارکس
برای پیدا کردن یک استراتژی موفق مدیریت ریسک در فارکس نیاز است که با دیدی تخصصیتر نسبت به این بازار اقدام کنیم. در ادامه این مطلب به مدیریت ریسک و روشهای آن خواهیم پرداخت.
احتمال موفقیت معاملات خود را بدانید.
اولین قانون مدیریت ریسک در فارکس محاسبه احتمال موفقیت معاملات است. برای انجام این کار، شما هم به تحلیلهای فاندامنتال و هم تحلیلهای تکنیکال نیاز دارید. یعنی نه تنها باید نحوه عملکرد بازار فارکس و عوامل موثر بر آن را فرا بگیرید، بلکه باید با مفاهیم روانشناسی معامله تاثیر آن بر تعیین قیمتها نیز آشنا باشید. چارتهای قیمتی میتوانند در این زمینه به شما کمک زیادی برسانند.
بعد از اینکه مطمئن شدید که میخواهید یک معامله را انجام دهید، گام بعدی شما تعیین نحوه کنترل و مدیریت ریسک در فارکس است. باید به خاطر داشته باشید که اگر بتوانید ریسک معاملات خود را اندازه بگیرید، به احتمال زیاد میتوانید آن را کنترل کنید.
برای افزایش احتمال موفقیت معامله، ابتدا باید حد ضرر خود را مشخص کنید. حد ضرر شما نشان دهنده نقطهای است که اگر حرکت بازار قیمتها را به سمت آن سوق دهند، شما از معامله خارج خواهید شد.
تفاوت بین حد ضرر و نقطه ورود شما به پوزیشن همان ریسک شما است. به خاطر داشته باشید که شما باید خود را از نظر روانی برای این ریسک آماده کرده و آن را پیش از شروع معامله پذیرفته باشید. اگر این زیان احتمالی برای شما قابل تحمل است، میتوانید معامله را ادامه دهید. اما اگر درباره این ضرر احتمالی نا اطمینانیهایی دارید، نباید این معامله را انجام دهید، وگرنه دچار اضطراب زیادی خواهید شد و کیفیت و سطح عملکردتان در حین معامله کاهش خواهد یافت.
اگر هر معامله را به یک سکه تشبیه کنیم، ریسک یک طرف آن و ریوارد یا پاداش معامله طرف دیگر آن خواهد بود. با در نظر گرفتن این تشبیه، هر فرد میتواند با توجه به ریوارد معاملات مختلفی که انجام میدهد، حدهای ضرر متفاوتی برای خود در نظر بگیرد. به این صورت که اگر حد ضرر اولیه شما در معامله برابر با X باشد، اما شما Y دلار ریوارد کسب کنید، حد ضرر خود را به Z ، که حد سود اولیه شما است، منتقل میکنید تا حتی اگر اتفاقات ناخوشایندی در بازار پیش آمد، سود خود را حفظ کنید. به این کار استفاده از حد ضررهای متحرک (Trailing Stop Loss) گفته میشود.
برای مثال، همانطور که در تصاویر بالا مشاهده میکنید، ما در قیمت 100 دلار وارد معامله خرید (Long Position) شدهایم. حجم این معامله 1 لات، حد ضرر اولیه ما 90 دلار، حد سود اولیه 110 دلار و حد سود ثانویه برابر با 120 دلار است.
حال، با حرکت بازار و افزایش قیمت به 113 دلار، ما به حد سود اولیه خود میرسیم و معامله ما رسما وارد سود میشود. برای جلوگیری از از دست دادن سود به دست آمده، ما حد ضرر را از 90 دلار به 110 دلار، که همان مقدار اولیه حد سود ما است، منتقل میکنیم. به این کار استفاده از حد ضررهای متحرک گویند.
با استفاده از حد ضررهای متحرک، ریسک معاملات به صفر نزدیک میشود. به این صورت که در بدترین حالت نیز حد ضررهای متحرک باعث برابر شدن سود و زیان شما در معامله شده و سرمایه اصلیتان را حفظ میکنند. البته این مسئله تنها زمانی ممکن است که بازار نقدشوندگی کافی داشته باشد و امکان انجام ترید در قیمت مد نظر وجود داشته باشد.
از اهمیت نقدینگی بازار در مدیریت ریسک و سرمایه در فارکس آگاه باشید.
عامل دیگری که بر روی معاملات تاثیرگذار است نقدینگی بازار است. منظور از نقدینگی بازار این است که در زمان انجام معامله، تعداد کافی ای خریدار و فروشنده وجود داشته باشند که مایل باشند ترید را در قیمت حاضر انجام دهند.
در بازار فارکس و علیالخصوص جفت ارزهای میجر، مشکل نقدینگی یک پدیده نادر محسوب میشود. میزان نقد شوندگی این بازار آنقدر بالاست که روزانه حدود ۶.۶ تریلیون دلار ارز در آن معامله میشود.
اما همانطور که بیان شد، مشکل نقدینگی یک پدیده نادر است، نه غیر ممکن. معاملهگران حاضر در این بازار ممکن است مشکلات نقدینگی را در ارتباط با تعداد محدودی از بروکرها یا جفت ارزهای خاصی تجربه کنند.
مگر اینکه فرد بتواند مستقیماً با یک بانک بزرگ طرف قرارداد فارکس معامله کند، مشکلات نقدینگی ترید غالبا مربوط به بروکر میشوند. یکی از جنبههای مدیریت ریسک و سرمایه در فارکس هم مطالعه ریسک بروکرهای مختلف محسوب میشود.
با این حال، کاربران بروکرهای بزرگ و مشهوری که از سرمایه خوبی برخوردارند اغلب به مشکل نقدینگی برنمیخورند.
اهمیت ریسک به ازای هر معامله (Risk Per Trade) را بدانید.
یکی دیگر از جنبههای مهم و تعیین کننده ریسک سرمایه معاملاتی هر تریدر است. همیشه باید درصد کمی از کل سرمایه مورد معامله به عنوان خطر به ازای هر معامله یا Risk Per Trade در نظر گرفته شود. برای اندازهگیری مقداری Risk Per Trade، میتوانید از چارتهای قیمتی استفاده کنید. با این حال، طبق یک قانون نانوشته معمولاً آن را ۲ درصد در نظر میگیرند. یعنی اگر شما ۱۰ هزار دلار در حساب خود دارید، ماکزیمم ضرر شما نباید بیش از دو درصد این مقدار شود. پس در این معامله حداکثر ضرر شما ۲۰۰ دلار خواهد بود
یک Risk Per Trade دو درصدی نشان میدهد که معاملات شما باید ۵۰ بار متوالی شکست بخورند تا حساب شما خالی شود. البته احتمال رخداد این اتفاق بسیار پایین است مگر اینکه سیستم معاملاتی شما مشکل جدی داشته باشد.
از لوریج معاملات و نقش آن در مدیریت ریسک آگاهانه استفاده کنید.
از عواملی که میتواند ریسک معاملات را به شدت افزایش دهد لوریج است. هنگام استفاده از اهرم، تریدر به جای استفاده از پول خود از پول بانک یا بروکر طرف معامله خود بهره میبرد.
متاسفانه یا خوشبختانه، لوریج معاملات بازار فارکس به شدت بالاست. به طوری که تریدر میتواند ۱۰۰۰ دلار سرمایه بگذارد و ۱۰۰ هزار دلار معامله کند. در این صورت، لوریج این معامله برابر با ۱۰۰:۱ است. در این معامله، یک ضرر یک پیپی برابر با ۱۰ دلار میشود. بنابراین، اگر شما معاملهای با حجم ۱۰ میلی لات باز و ۵۰ پیپ ضرر میکردید، ضرر شما برابر با ۵۰۰ دلار میشد، نه ۵۰ دلار.
با این حال، وجود لوریجهای بالا یکی از مزیتهای بازار فارکس محسوب میشود. به علت نقدینگی بالای این بازار، افراد به راحتی میتوانند در هر زمان از معاملات خود خارج شده و آنها را نقد کنند. این مسئله کنترل لوریجها و در نتیجه ریسک معاملات را خیلی آسانتر میکند.
در نهایت،باید گفت که لوریج یک جریان دو طرفه است. همانطور که لوریج بالا سود شما را افزایش میدهد، میتواند ضرر شما را نیز چندین برابر کند.
از الگوهای رفتاری زیانبار معاملهگر دوری کنید.
با وجود همه مطالب بیان شده، یک جنبه از ریسک و مدیریت آن به طور قابل توجهی سختتر از کنترل سایر جنبههای آن است. مشکل اصلی افراد در مدیریت ریسک الگوهای رفتاری خود تریدر است. ضعف در روانشناسی معاملاتی بزرگترین دلیل ضرر معاملات محسوب میشود.
هر تریدر باید مسئولیت معاملات خود و تصمیماتی که برای انجام آنها گرفته را بپذیرد. ضرر کردن در معاملات فارکس یک بخش طبیعی از بازار محسوب میشود و تریدر نیز باید وجود آنها را بپذیرد.
هر معاملهگر باید به این درک برسد که ضرر معاملات به معنی شکست در آنها نیست. اما قصور در توجه به این ضررها شکست در مدیریت ریسک در فارکس محسوب میشود. در بسیاری از موارد، وقتی که یک تریدر با زیان مواجه میشود، سیستم معاملاتی خود را تحت سوال برده تصمیم میگیرد که آنقدر صبر کند که بازار به نفع او حرکت کند. این تکنیک تنها موقعی جوابگوست که بازار واقعاً در جهت سود تریدر حرکت کند. اما اگر این اتفاق نیفتد، میتواند منجر به یک فاجعه معاملاتی شود.
راه حل این مشکل این است که به عنوان یک تریدر، بر روی عادات و رفتارهای معاملاتی خود کار کرده و به طور صادقانه و واقع بینانه به سابقه عملکرد خود در معاملات فکر کنید. شما باید بتوانید به مواقعی که غرور شما بر قوه تصمیم گیریتان تاثیر سو داشته یا زمانهایی که به طور ناخودآگاه عادات اشتباه خود در معاملات را تکرار کردهاید اغراق کنید.
در نهایت، بهترین راه برای بهبود مهارت معامله و مدیریت ریسک خود این است که یک لیست از تمامی معاملات خود شامل دلیل ورود و خروج به پوزیشن تشکیل داده و به اثرگذاری سیستم معاملاتی خود در هر کدام را نمره دهید. این کار به شما کمک میکند تا مشخص کنید که سیستم معاملاتی تان چقدر در افزایش احتمال موفقیت معاملات و کاهش ضررها قابل اعتماد است.
جمعبندی
مدیریت ریسک پروسه شناخت ضررهای احتمالی معامله و تلاش برای کاهش حداکثری آنها است. یک معاملهگر موفق نیاز دارد تا با مبانی این مبحث آشنایی کافی داشته باشد. از سوی دیگر از سوی دیگر، این موضوع گسترده خود به مفاهیم محدودتری مانند مدیریت ریسک در فارکس، مدیریت ریسک در بورس و امثالهم تقسیم میشود.
در بازار فارکس، کنترل ریسک از طریق به کار گرفتن استراتژیهای مختلفی انجام میشود. از جمله این استراتژیها میتوان به محاسبه احتمال موفقیت معاملات، توجه به نقدینگی بازار و لوریج معامله و تعیین صحیح Risk Per Trade اشاره کرد.
در این مقاله مرور گستردهای بر مدیریت ریسک و روشهای آن داشتیم. همچنین، به عوامل تاثیرگذار بر ریسک و ارتباط آنها با روش سرمایهگذاری افراد پرداختیم. در نهایت نیز به توضیح مبانی مدیریت ریسک در فارکس و انواع آن پرداختیم. اگر درباره این موضوع سوالات بیشتری دارید با متخصصین ما در گروه ITB در تماس باشید.
مدیریت ریسک چیست؟
مدیریت ریسک به اقداماتی اطلاق میشود که یک سرمایهگذار برای شناخت زیانهای احتمالی خود و کاهش آنها انجام میدهد. مدیریت ریسک یک بخش حیاتی از معامله در هر یک از بازارهای مالی محسوب میشود که فراگیری آن برای فعالان این بازارها واجب است.
اهمیت نقدینگی در مدیریت ریسک در فارکس چیست؟
بازار فارکس بازاری بسیار نقد شونده است که که روزانه تعداد زیادی معامله به ارزش تریلیونها دلار در آن صورت میگیرد. نقدینگی بالای این بازار باعث میشود که تعداد تریدرهایی که حاضرند در قیمت کنونی بازار معامله انجام دهند زیاد باشد و به همین سبب، مدیریت و کنترل ریسک معامله آسان شود.
روانشناسی معامله چه تاثیری در مدیریت ریسک در فارکس دارد؟
کی از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر میزان ریسک معاملات فارکس روانشناسی و الگوهای رفتاری تریدرها محسوب میشود. بسیاری از اشتباهات معاملاتی به علت الگوهای قماربازانه معاملهگر، غرور معاملاتی و یا مثبت اندیشی کورکورانه رخ میدهند. تمامی این عوامل ریسک معاملات فارکس را افزایش داده و باعث ضرر احتمالی تریدر میشوند.
ثبت دیدگاه شما
(پاسخ دادن)
برای ثبت نظرات، اصول اخلاقی را رعایت کرده و از بکار بردن کلمات نامناسب پرهیز نمایید.
اولین دیدگاه را ثبت نمایید.