ای تی بی

فارسـی

فهرست مطالب
    برای شروع تولید فهرست مطالب ، یک هدر اضافه کنید
    دوستاتو معرفی کن و پـــــــــاداش بگیـــــــر
    معامله‌گری طلا با کمتــــــرین اسپــــرد
    الگوی هارمونیک خرچنگ (crab harmonic pattern)

    معرفی الگوی هارمونیک خرچنگ (crab harmonic pattern)

    فهرست مطالب
      برای شروع تولید فهرست مطالب ، یک هدر اضافه کنید

      یکی از الگوهای پیچیده و دقیق در تحلیل تکنیکال الگوی هارمونیک خرچنگ (crab harmonic pattern) است که از نسبت‌های فیبوناچی برای شناسایی نقاط برگشت قوی در بازارهای مالی استفاده می‌کند.

       این الگو اولین بار توسط اسکات کارنی (Scott Carney) معرفی شد و به خاطر نسبت‌های دقیق و پیچیدگی در شکل‌گیری آن، محبوبیت زیادی بین معامله‌گران حرفه‌ای پیدا کرد. در این مقاله از بلاگ آی تی بی (ITBfx) به بررسی این الگوی مهم خواهیم پرداخت.

       

      الگوی هارمونیک خرچنگ (crab harmonic pattern) چیست و چه اجزایی دارد؟

      الگوی هارمونیک خرچنگ شامل پنج نقطه کلیدی است و هر کدام از این نقاط پنجگانه نسبت‌های فیبوناچی خاصی را دنبال می‌کنند. این نقاط عبارتند از:  

      • نقطه A
      • نقطه B
      • نقطه C
      • نقطه D
      • نقطه X

       الگوی هارمونیک خرچنگ (crab harmonic pattern) با یک حرکت اولیه از نقطه X به A آغاز می‌شود، سپس قیمت به نقطه B بازگشته و پس از آن تا نقطه C حرکت می‌کند و نهایتاً قیمت به نقطه D می‌رسد.

      در این نقطه معامله‌گران انتظار دارند قیمت بر اساس تحلیل الگو تغییر جهت دهد. نقطه D معمولاً با نسبت فیبوناچی ۱.۶۱۸ (یا بیشتر از موج XA) هماهنگ است و به معامله‌گران سیگنال بازگشت قوی را مخابره می‌کند.

       

      انواع الگوی هارمونیک خرچنگ (crab harmonic pattern)

      الگوی خرچنگ به دو نوع صعودی و نزولی تقسیم می‌شود:

      • الگوی خرچنگ صعودی: در این حالت، نقطه D پایین‌تر از نقطه X قرار دارد و نشان‌دهنده بازگشت صعودی در بازار است.
      • الگوی خرچنگ نزولی: در این حالت، نقطه D بالاتر از نقطه X قرار دارد و نشان‌دهنده بازگشت نزولی در بازار است.
      انواع الگوی هارمونیک خرچنگ (crab harmonic pattern)
      انواع الگوی هارمونیک خرچنگ (crab harmonic pattern)

      تاریخچه الگوی هارمونیک خرچنگ (crab harmonic pattern)

      الگوی هارمونیک خرچنگ در سال ۲۰۰۰ میلادی توسط اسکات کارنی (Scott Carney) توسعه یافت. کارنی یکی از تحلیل‌گران برجسته در زمینه الگوهای هارمونیک است که با مطالعه دقیق نسبت‌های فیبوناچی و نحوه عملکرد آن‌ها در بازارهای مالی، این الگوی خاص را طراحی و به معامله‌گران معرفی کرد. 

      توسعه این الگو در ادامه تلاش‌هایی بود که برای درک بهتر حرکت‌های پیچیده قیمتی و پیش‌بینی نقاط بازگشت بازار انجام شده بود.

      اسکات کارنی (Scott Carney) در کتاب خود به نام تجارت هارمونیک (Harmonic Trading) این الگو و روش‌های استفاده از آن را به طور کامل توضیح داده است. 

      او در این کتاب توضیح می‌دهد که نسبت ۱.۶۱۸ فیبوناچی که در الگوی خرچنگ به طور خاص به کار می‌رود، یکی از دقیق‌ترین و مهم‌ترین نسبت‌ها برای شناسایی نقاط بازگشت قیمت است. 

      کارنی همچنین با استفاده از تجربه و داده‌های واقعی بازار، به بررسی کارایی و قابلیت‌های این الگو پرداخته و آن را به عنوان یکی از ابزارهای معتبر برای تحلیلگران تکنیکال معرفی کرده است.

       

      ساختار الگوی هارمونیک خرچنگ (crab harmonic pattern)

      الگوی هارمونیک خرچنگ یکی از پیچیده‌ترین الگوهای هارمونیک است که ساختار خاصی دارد و مبتنی بر نسبت‌های فیبوناچی است. ویژگی اصلی این الگو در نسبت‌های دقیق فیبوناچی آن است که به معامله‌گران کمک می‌کند نقاط برگشت قیمتی را با دقت بالایی پیش‌بینی کنند. هر یک از بخش‌های مختلف این الگو را می‌توان بر این اساس تقسیم‌بندی کرد:

      • نقطه X: این نقطه آغاز حرکت اصلی قیمت است. از این نقطه، قیمت به سمت نقطه A حرکت می‌کند و اولین موج را تشکیل می‌دهد.
      • نقطه A: نقطه A پایان اولین حرکت قیمت است که از X به A کشیده می‌شود. این حرکت معمولاً یک اصلاح قوی و اولیه در روند کلی بازار است.
      • نقطه B: پس از رسیدن قیمت به نقطه A، یک بازگشت به سمت نقطه B رخ می‌دهد. در این مرحله، قیمت معمولاً به ۳۲.۸ درصد یا ۶۱.۸ درصد از موج XA اصلاح می‌شود. این اصلاح یکی از مهم‌ترین نسبت‌های فیبوناچی در الگوهای هارمونیک است.
      •  نقطه C: پس از اصلاح قیمت به نقطه B، یک حرکت به سمت نقطه C صورت می‌گیرد. در این مرحله، قیمت معمولاً بین ۳۸.۲ درصد تا ۸۸.۶ درصد از موج AB اصلاح می‌شود. نقطه C یکی از نقاط بحرانی است که در تعیین ادامه روند یا بازگشت قیمت تأثیر زیادی دارد.

      نقطه D (نقطه تکمیل الگو): نقطه D مهم‌ترین قسمت این الگو است و محل اصلی ورود به معامله محسوب می‌شود. نقطه D معمولاً در نسبت ۱۶۱.۸ درصد فیبوناچی از موج XA قرار می‌گیرد. این نسبت بالای فیبوناچی از موج XA نشان‌دهنده پتانسیل بازگشت قوی قیمت در این نقطه است.

       

      ویژگی‌های الگوی هارمونیک خرچنگ (crab harmonic pattern)

       

      این الگوی تحلیل تکنیکال دارای دو مشخصه‌ی اصلی است که باعث می‌شود معامله‌گران برای استفاده از آن، ترغیب شوند. این دو مشخصه عبارتند از:

      • دقت بالا در نسبت‌های فیبوناچی: به دلیل نسبت‌های فیبوناچی دقیق، الگوی خرچنگ به عنوان یکی از دقیق‌ترین الگوهای هارمونیک شناخته می‌شود.
      • نسبت ریسک به پتانسیل سود مناسب: با توجه به دقت این الگو، نسبت ریسک به ریوارد آن معمولاً مطلوب است و به معامله‌گران امکان می‌دهد با ریسک کمتر، پتانسیل سود بیشتری داشته باشند.

       

      نسبت‌های فیبوناچی مهم در الگوی هارمونیک خرچنگ (crab harmonic pattern)

      به طور کلی نسبت‌های فیبوناچی مهم در الگوی خرچنگ را می‌توان در چند موج اصلی خلاصه کرد:

      • موج XA: این موج پایه اصلی حرکت قیمت است و از نقطه X تا A کشیده می‌شود.
      • موج AB: این موج معمولاً بین 38.2 درصد تا 61.8 درصد از موج XA اصلاح می‌شود.
      • موج BC: این موج می‌تواند بین 38.2 درصد تا 88.6 درصد از موج AB را اصلاح کند.
      • موج CD: این موج باید به نسبت 161.8 درصد از موج XA برسد تا الگوی خرچنگ تکمیل شود. این نسبت فیبوناچی کلید اصلی بازگشت قیمت است.

       

      تفاوت‌های الگوی هارمونیک خرچنگ (crab harmonic pattern) با سایر الگوهای هارمونیک

      هر کدام از الگوهای هارمونیک ویژگی‌ها و شرایط خاصی دارند که برای شناسایی نقاط بازگشتی بازار از آن‌ها استفاده می‌شود. در ادامه تفاوت‌های الگوی هارمونیک خرچنگ را با سایر الگو‌ها، بررسی خواهیم کرد.

       

      - مقایسه الگوی خرچنگ در مقایسه با الگوی گارتلی (Gartley Pattern)

      • الگوی خرچنگ: نقطه D در الگوی خرچنگ معمولاً در نسبت ۱۶۱.۸ درصد فیبوناچی از موج XA قرار دارد، که نشان‌دهنده یک بازگشت قوی و اصلاح عمیق قیمت است. در الگوی خرچنگ، میزان اصلاح در نقطه D بسیار بیشتر از الگوی گارتلی است.
      • الگوی گارتلی: در این الگو، نقطه D معمولاً در نسبت ۷۸.۶ درصد فیبوناچی از موج XA قرار می‌گیرد که کمتر از الگوی خرچنگ است. الگوی گارتلی معمولاً به عنوان یکی از قدیمی‌ترین و محبوب‌ترین الگوهای هارمونیک شناخته می‌شود و به دلیل اصلاح کم‌تر در مقایسه با الگوی خرچنگ، برای برخی معامله‌گران با ریسک کمتری همراه است.

       

      - مقایسه الگوی خرچنگ با الگوی پروانه (Butterfly Pattern)

      • الگوی خرچنگ: در الگوی خرچنگ، نقطه D به طور مشخص در نسبت ۱۶۱.۸ درصد از موج XA قرار دارد، که نشان‌دهنده‌ی حرکت عمیق‌تر بازار است.
      • الگوی پروانه: در الگوی پروانه، نقطه D در نسبت ۱۲۷.۲ درصد یا ۱۶۱.۸ درصد از موج XA قرار دارد، اما ویژگی اصلی این الگو اصلاح بزرگ نقطه B است که معمولاً تا ۷۸.۶ درصد از موج XA بازمی‌گردد. الگوی پروانه به دلیل بازگشت بزرگ‌تر در نقطه B و کامل شدن زودتر نسبت به خرچنگ، اغلب به عنوان الگویی سریع‌تر در بازار تلقی می‌شود.

       

      - مقایسه الگوی خرچنگ با الگوی خفاش (Bat Pattern)

      • الگوی خرچنگ: نقطه D در الگوی خرچنگ در نسبت ۱۶۱.۸ درصد از موج XA قرار دارد و این اصلاح عمیق‌تر است.
      • الگوی خفاش: در الگوی خفاش، نقطه D معمولاً در نسبت ۸۸.۶ درصد از موج XA شکل می‌گیرد که اصلاح ملایم‌تری نسبت به خرچنگ دارد. همچنین نقطه B در الگوی خفاش بین ۳۸.۲ درصد تا ۵۰ درصد از موج XA اصلاح می‌شود، در حالی که در الگوی خرچنگ این اصلاح معمولاً عمیق‌تر است.

       

      چگونه الگوی هارمونیک خرچنگ (crab harmonic pattern) را شناسایی کنیم؟

      برای شناسایی الگوی هارمونیک خرچنگ باید به نسبت‌های فیبوناچی توجه ویژه‌ای داشته باشیم.به همین دلیل بهتر است کار شناسایی الگوی خرچنگ را از شناسایی نسبت‌های مختلف بین نقاط دوگانه آغاز کنیم: 

      1. شناسایی موج XA: اولین قدم برای تشخیص الگوی خرچنگ، شناسایی حرکت اولیه قیمت بین نقاط X و A است. این حرکت می‌تواند صعودی یا نزولی باشد. این موج اولین حرکت قیمتی را نشان می‌دهد و به عنوان پایه الگو در نظر گرفته می‌شود.
      2. شناسایی اصلاح موج AB: پس از شکل‌گیری موج XA، بازار باید یک بازگشت به سمت موج AB داشته باشد. این اصلاح معمولاً باید بین ۳۸.۲ درصد تا ۶۱.۸ درصد از موج XA باشد. برای این مرحله، از ابزار فیبوناچی ریتریسمنت (Fibonacci Retracement) استفاده کنید تا ببینید که اصلاح قیمت به یکی از این نسبت‌ها نزدیک است یا خیر.
      3. شناسایی موج BC: پس از تکمیل موج AB، قیمت باید به سمت موج BC حرکت کند. این حرکت معمولاً اصلاحی از موج AB است و باید در نسبت ۳۸.۲ درصد تا ۸۸.۶ درصد از این موج قرار گیرد.
      4. شناسایی موج CD (نقطه تکمیل الگو): مهم‌ترین قسمت در شناسایی الگوی خرچنگ، موج CD است. این موج به عنوان آخرین موج و نقطه بازگشت قیمت عمل می‌کند. نسبت کلیدی در این موج ۱۶۱.۸ درصد فیبوناچی از موج XA است. این نقطه نشان‌دهنده پایان الگو و محل ورود به معامله است. اگر قیمت به این نسبت برسد، احتمال بازگشت قیمت در نقطه D وجود دارد و معامله‌گران باید آماده باشند تا تصمیم‌گیری کنند.
      5. بررسی نسبت‌های فیبوناچی: برای شناسایی دقیق الگوی خرچنگ، باید اطمینان حاصل کنید که تمام نسبت‌های فیبوناچی به درستی رعایت شده‌اند. بر همین اساس موج AB باید بین ۳۸.۲ تا ۶۱.۸ درصد از موج XA اصلاح شده باشد. موج BC باید بین ۳۸.۲ تا ۶۱.۸ درصد از موج AB اصلاح شود و نقطه نقطه D باید در نسبت ۱۶۱.۸ درصد فیبوناچی از موج XA قرار بگیرد. 
      6. تعیین نقطه ورود و خروج: پس از شناسایی نقطه D، که نقطه تکمیل الگو است، باید نقطه ورود به معامله را مشخص کنید. معمولاً معامله‌گران در نقطه D وارد معامله می‌شوند (خرید یا فروش بسته به صعودی یا نزولی بودن الگو). برای کاهش ریسک، استفاده از استاپ‌لاس (Stop Loss) در نزدیکی نقاط حمایتی یا مقاومتی اطراف نقطه D توصیه می‌شود.

      تأیید با اندیکاتورها: برای افزایش دقت، می‌توانید از اندیکاتورهای تکنیکالی مانند RSI (شاخص قدرت نسبی) یا MACD برای تأیید برگشت قیمت در نقطه D استفاده کنید. اگر این اندیکاتورها نشان‌دهنده اشباع خرید یا فروش باشند، احتمال برگشت قیمت افزایش می‌یابد.

       

       

      یک مثال ساده برای شناسایی الگوی هارمونیک خرچنگ (crab harmonic pattern)

      فرض کنید یک حرکت صعودی از نقطه X به A مشاهده شود و سپس قیمت تا نقطه B اصلاح شود و ۵۰ درصد از موج XA را بازگرداند. اگر پس از این اتفاق قیمت به نقطه C بازگردد و ۶۱.۸ درصد از موج AB را اصلاح کرده باشد مرحله دوم شناسایی به اتمام رسیده است. در نهایت اگر نقطه D در نسبت ۱۶۱.۸ درصد فیبوناچی از موج XA قرار بگیرد، شناسایی الگوی خرچنگ به پایان می‌رسد. 

       

      شناسایی الگوی هارمونیک خرچنگ (crab harmonic pattern)

      مزایا و معایب استفاده از الگوی هارمونیک خرچنگ (crab harmonic pattern) در معاملات

      استفاده از الگوی هارمونیک خرچنگ در معاملات، مزایا و معایب خاص خود را دارد. این الگو، یکی از ابزارهای پرطرفدار در تحلیل تکنیکال است که به معامله‌گران کمک می‌کند نقاط بازگشتی بازار را شناسایی کرده و در زمان مناسب وارد یا خارج شوند. 

       

      - مزایای الگوی هارمونیک خرچنگ (crab harmonic pattern)

      • دقت بالا در پیش‌بینی نقاط بازگشتی: یکی از بزرگ‌ترین مزایای الگوی خرچنگ، دقت بالای آن در شناسایی نقاط بازگشت قیمت است. نسبت‌های فیبوناچی دقیقاً تعیین می‌کنند که کجا باید انتظار تغییر روند را داشت. به ویژه نقطه D که با نسبت ۱۶۱.۸ درصد موج XA مشخص می‌شود، معمولاً نشان‌دهنده بازگشت قوی قیمت است.
      • ارائه سیگنال‌های واضح برای ورود و خروج: این الگو به معامله‌گران سیگنال‌های واضحی برای ورود یا خروج از بازار می‌دهد. پس از شناسایی الگو و تأیید نسبت‌های فیبوناچی، نقطه D به عنوان محل ورود به معامله مشخص می‌شود. این سیگنال‌ها به معامله‌گران کمک می‌کنند تصمیم‌گیری‌های مبتنی بر داده‌های قابل اعتماد داشته باشند.
      • مدیریت بهتر ریسک: استفاده از الگوی خرچنگ به معامله‌گران این امکان را می‌دهد که استاپ‌لاس (حد ضرر) خود را در نزدیکی نقاط حمایتی یا مقاومتی اصلی قرار دهند. این کار باعث می‌شود که ریسک معاملات به‌طور دقیق‌تری مدیریت شود و ضررهای احتمالی به حداقل برسد.
      • کاربرد در تمامی بازارها: این الگو را می‌توان در انواع بازارها، از جمله بازارهای سهام، فارکس، کالاها و ارزهای دیجیتال استفاده کرد. به دلیل دقت بالا و قابلیت انطباق با نمودارهای مختلف، معامله‌گران می‌توانند از الگوی خرچنگ در بازارهای متفاوت بهره‌مند شوند.
      • قابل استفاده در تایم‌فریم‌های مختلف: الگوی خرچنگ در تایم‌فریم‌های مختلف (کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت) قابل استفاده است. این ویژگی به معامله‌گران اجازه می‌دهد تا بر اساس استراتژی شخصی خود در هر بازه زمانی از آن استفاده کنند.
      مزایای الگوی هارمونیک خرچنگ (crab harmonic pattern)
      مزایای الگوی هارمونیک خرچنگ (crab harmonic pattern)

      - معایب الگوی هارمونیک خرچنگ (crab harmonic pattern)

      • پیچیدگی شناسایی الگو: الگوی خرچنگ نسبت به برخی دیگر از الگوهای هارمونیک پیچیدگی بیشتری دارد و شناسایی صحیح آن نیاز به مهارت و تجربه زیادی دارد. تشخیص درست نسبت‌های فیبوناچی و نقاط کلیدی ممکن است برای معامله‌گران مبتدی دشوار باشد و منجر به اشتباهات تحلیلی شود.
      • نیاز به تاییدات بیشتر: اگرچه الگوی خرچنگ می‌تواند سیگنال‌های قوی ارائه دهد، اما برخی از معامله‌گران ترجیح می‌دهند قبل از ورود به معامله، از سایر اندیکاتورهای تکنیکالی مانند RSI، MACD یا الگوهای کندلی نیز استفاده کنند. این امر باعث افزایش پیچیدگی در تحلیل و تأیید سیگنال‌های ورودی می‌شود.
      • احتمال شکست الگو: همانند هر الگوی تکنیکالی، الگوی خرچنگ نیز همیشه دقیق نیست و احتمال شکست الگو وجود دارد. به‌ویژه در شرایط ناپایدار بازار یا زمانی که عوامل بنیادین قوی وارد عمل می‌شوند، الگو ممکن است به درستی عمل نکند و معامله‌گران با ضرر مواجه شوند.
      • نیاز به رصد مداوم بازار: برای شناسایی و اجرای درست الگوی خرچنگ، معامله‌گران باید نمودارها و بازار را به دقت و به طور مداوم رصد کنند. این نیاز به توجه مداوم می‌تواند برای معامله‌گرانی که زمان کافی ندارند یا در چندین بازار مختلف فعالیت می‌کنند، مشکل‌ساز باشد.
      • عدم کارایی در شرایط پر نوسان: در بازارهایی با نوسانات بسیار بالا یا بدون روند مشخص، الگوی خرچنگ ممکن است به‌درستی عمل نکند. در این شرایط، تشخیص صحیح نقاط کلیدی الگو دشوار می‌شود و احتمال شکست الگو افزایش می‌یابد.
      معایب الگوی هارمونیک خرچنگ (crab harmonic pattern)

      نمونه‌های واقعی از الگوی هارمونیک خرچنگ (crab harmonic pattern) در نمودارهای بازار

      برای مشاهده و درک بهتر نحوه شکل‌گیری و عملکرد الگوی هارمونیک خرچنگ، می‌توان به بررسی نمونه‌های واقعی در نمودارهای مختلف بازارهای مالی پرداخت. این نمونه‌ها می‌توانند در بازارهای فارکس، سهام، ارزهای دیجیتال یا حتی بازارهای کالا ظاهر شوند. در ادامه چند نمونه از مشاهده این الگو را در بازار بررسی خواهیم کرد:

      • نمونه الگوی خرچنگ صعودی در نمودار EUR/USD (فارکس)
      • نمونه الگوی خرچنگ نزولی در نمودار S&P 500 (سهام)
      • نمونه الگوی خرچنگ در بازار بیت‌کوین (ارزهای دیجیتال)

       

      و در آخر

      در این مقاله خواندیم که الگوی هارمونیک خرچنگ (crab harmonic pattern) یکی از مهمترین و پیچیده‌ترین الگوهای تحلیل تکنیکال است که از آن برای شناسایی نقاط برگشت قدرتمند در نمودارهای قیمتی استفاده می‌شود.

      مبدع این الگو  اسکات کارنی (Scott Carney) است. الگویی که دقت بالایی در تعیین نقاط بازگشتی دارد، به دقت نقاط ورود و خروج را شناسایی می‌کند، در تمام بازارها کاربرد دارد و برای استفاده در تایم فریم‌های مختلف مناسب است.

       

      یک الگوی تحلیل تکنیکال است که از آن برای شناسایی نقاط بازگشت قیمتی استفاده می‌شود. 

      دو نوع؛ الگوی خرچنگ صعودی و الگوی خرچنگ نزولی.

      این الگو در بازارهایی مانند سهام یورو/دلار آمریکا، S&P500 و بیت کوین دیده شده است. 

      امتیاز شما به این مقاله:

      5/5 - (1 امتیاز)

      ثبت دیدگاه شما

      (پاسخ دادن)

      برای ثبت نظرات، اصول اخلاقی را رعایت کرده و از بکار بردن کلمات نامناسب پرهیز نمایید.



      اولین دیدگاه را ثبت نمایید.